در خرمی بر سرایی ببند
که بانک زن از او بیاید بلند
به زندان قاضی گرفتار به
که زن را به ابرو بیفتد گره
تهی پای رفتن به از کفش تنگ
بلای سفر به گه در خانه جنگ
چو طوطی کلاغش بود هم نفس
غنیمت شمارد خلاص از قفس
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: اشعار زیبا ، ،
برچسبها: